انتقاد کرانچار از پرسپولیس یا ساختارفوتبال ایران

شرایط براى موفقیت پرسپولیس مهیا نبوده است


بسیار گفته شد که یک تیم بزرگ نباید با این همه تغییر، فصل را شروع کند. بسیار هشدار داده شده که معرفى دیرهنگام سرمربى دردسرساز مى شود. همچنین تذکر دادند که آغاز دیر هنگام تمرینات و از دست رفتن زمان براى تکمیل نفرات تیم بعدها ایجاد اشکال خواهد کرد. توضیحات زلاتکو کرانچار در جلساتى که با عباس انصارى فرد و اعضاى کمیته فنى داشت همگى مؤید این نکات بوده اند.وى دلیل ضعف پرسپولیس را حضور خود براى هدایت تیم و در نتیجه در اختیار نداشتن شناخت کافى از نفرات، کامل نشدن دوران آماده سازى تیم چه در بعد وضعیت بدنى و چه در زمینه مسائل فنى، کم بودن تعداد بازى هاى تدارکاتى و تعداد بالاى تغییر نفرات نسبت به فصل گذشته اعلام کرده است.او البته این مسائل را با ادبیاتى مطرح کرد که از آن بوى توجیح و رفع مسئولیت نیامد اما موارد مورد اشاره او قابل رد کردن نیست. اینها حقایقى هستند که عملکرد مدیریتى باشگاه را زیر سؤال مى برد. یعنى در کنار آنکه گفته مى شود مجموعه نفرات جذب شده تحت نظر همین مدیریت مى تواند تیم خوبى را براى آینده سازد، انتقاد هاى مورد اشاره هم حقیقت دارند اما موضوع به همین جا ختم نمى شود، چون مدیریت هم بخشى از این تقصیر را متوجه عوامل بالا دستى مى داند. انصارى فرد پیش از شروع فصل در مصاحبه اى بى ثباتى خود و بخش هاى فراوان در باب تغییرات مدیریتى را از دلایل اصلى به تاخیر افتادن اجراى بسیارى برنامه هاى خود از جمله جذب بازیکنان، اسپانسر و سر مربى اعلام کرده بود چنانکه در اوج دوران نقل و انتقالات براى حدود ۱۰ روز کلیه امور به حالت کان لم یکن در آمده بود. ۱۰روز در دوره اى که گاهى رقابت برسر دقیقه ها است، فاجعه تلقى مى شود. سراغ سازمان تربیت بدنى هم که برویم آنها نیز در همین باب حرفهایى براى گفتن دارند. مسئولان سازمان هم از فشار هاى بعضى عوامل براى ایجاد تغییرات خبر مى دهند و از اینکه خود سازمان شرایط بى ثباتى داد و بعضى عوامل نزدیک به سازمان نیز از اجبار براى باج دادن به عوامل بیرونى به دلیل همین بى ثباتى سخن مى گویند.حالا وقتى به سراغ بعضى از همین عوامل که به انواع و اقسام شکلها وجود دارند مى رویم، آنها نیز دلایل خاص خود را مطرح مى کنند و در بیان دلایل اقدامات خود به مسایلى چون مصلحت اندیشى، اصلاح امور پر طرفدار ترین باشگاه کشور سخن مى گویند. این افراد اصولاً خود را خدمتگذارانى مى دانند که از دغدغه این وظیفه شب و روز ندارند اما نتیجه کار مشخص است. البته آنچه مطرح شد را نباید به این معنى تعبیر کرد که کادر فنى، کادر مدیریتى باشگاه که در انصارى فرد و آخوندى خلاصه مى شد و سازمان تربیت بدنى و به طور خاص محمد على آبادى هر یک خود، اشتباهاتى مستقل از تاثیر سایر عوامل انجام نداده اند و از دست رفتن بعضى فرصت ها و سرمایه به دلیل بعضى خطا هاى آینده است اما به صورت کلى، در این است که این همه بى ثباتى و اقدامات خارج از قاعده، ساختار و چهار چوب هاى اخلاقى و حرفه اى به نام اصلاح امور و مصلحت اندیشى براى مردم اتفاق مى افتد. در واقع عوامل تاثیر گذار افرادى هستند که با این مفاهیم آشنایى ندارند و خوب که عمیق بشویم مصلحت هاى فردى ، جناحى، گروهى یا سیاسى منشاء اصلى سفارش ها، فشار ها و در نهایت تصمیم سازى ها است. حال باید از هواداران پرسپولیس و استقلال پرسید که در چنین فضایى منتظر کدام اتفاق خارق العاده هستند؟